ساعی: از دوجناح سیاسی پیشنهاد داشتم اما ترجیح دادم تنها بیایم/ اگر ورزشکاران یا هنرمندان بد هستند، چرا به دروغ اسم آن ها را جزو حامیان خودتان می نویسید؟/ ساخت و ساز ندارم اما غسالخانه می سازم!

به گزارش شورا‌آنلاین، هادی ساعی عضو فعلی شورای شهر تهران که کاندیدای انتخابات شورای پنجم نیز هست در خصوص عملکرد ورزشکاران شورا و انتقادهای وارده، برنامه های خودش و شرکت مستقل در انتخابات شورای پنجم و موضوعات مختلف پاسخگوی سوالات شد.

این روزها چه کار می کنید؟
این روزها انتخابات ریاست  جمهوری و شوراها قرار است برگزار شود که اتفاق های بسیار مهمی است و بسیار تعیین کننده برای آینده کشور و من هم که خودم کاندیدای شورای شهر تهران هستم و افتخار این را داشته ام تا ۱۰ سال در خدمت مردم تهران باشم و این اعتمادی که مردم به من داشته اند، بزرگ ترین افتخار بنده بوده و حتی از افتخارات ورزشی ام هم مهم تر بوده. چون وقتی شما از طرف مردم در جایگاهی قرار می گیرید، آن جایگاه بسیار مهم است و نمایندگان مسئولیت بزرگی را به دوش می گیرند و باید از مردم دفاع کنند. خوشبختانه تنها کاندیدای مستقل در شورای شهر تهران هستم و قصد دارم این بار هم مستقل حضور پیدا کنم و می دانم کار سختی است. چون حزب ها و گروه ها کارهای زیادی کرده اند و با توجه به توانایی های مالی و افراد بزرگی که در آن لیست ها هستند، رقابت کردن با آن ها سخت است اما من به عنوان یک ورزشکار هیچ وقت دوست ندارم ببازم و همین باعث شده تا سخت کوش باشم ولی این تنها جایی است که اگر ببازم سربلندم به خاطر این که زیر بلیت هیچ کسی نرفته ام و این استقلالم  برایم مهم است.

 

طبعا از لیست های حزبی هم پیشنهاد داشته اید. درست است؟
بله از دوطرف چند پیشنهاد داشتم اما تشکر کردم و ترجیح دادم تنها بیایم و اگر مردم تهران به من اعتماد داشتند که بیایم. البته مسئولیتم سنگین تر از دوره های قبل هم می شود چون اعتقاد دارم خداوند از هرکسی اندازه خودش سوال می کند. در این دنیا هم مردم از هر کسی در اندازه های خودش خواسته دارند و با توجه به تجربه این سال ها فکر می کنم که بتوانم پاسخگوی خواسته های مردم باشم. ضمن این که سعی کردم این تجربه را در کنار تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی برابر کنم. من رشته تحصیلی ام شهر سازی است و با جایگاهی که فعالیت می کنم، مطابقت دارد و در این دوره هم در کمیسیون شهرسازی بودم و در دوره های قبل هم در کمیسیون فرهنگی و چند کمیبسیون دیگر بودم. رئیس کمیته بافت های فرسوده تهران هستم و فکر می کنم که کارهای خوبی هم در این زمینه انجام داده ام.

 

در سال های قبل فکر می کردید که به شورای شهر وارد شوید که شهرسازی خواندید؟
من تربیت بدنی هم خوانده ام و بعد که عضو شورا شدم، شهرسازی را خواندم. چون احساس نیاز کردم که باید در این حوزه بیشتر اطلاعات داشته باشم که خیلی به من کمک می کند.

 

حالا که در بخش بافت های فرسوده تهران فعالیت می کنید، درباره حادثه پلاسکو چه نظری دارید؟
ساختمان پلاسکو ساختمان فرسوده ای نبود ولی آن آتش سوزی باعث شد تا آن اتفاق تلخ بیفتد و ساختمان ریزش کند اما ما ساختمان قدیمی در تهران زیاد داریم که ایمن نیستند. در مورد پلاسکو هم شورا قبلا تذکر داده بود اما دستگاه های دیگر هم باید کمک کنند. در پلاسکو را نمی شد بست. چون با توجه به افرادی که در آن جا کار می کردند، یک معضل اجتماعی به وجود می آمد. متاسفانه تا یک اتفاق بدی نیفتد، برای ما درس عبرت نمی شود اما حالا ساختمان های دیگر خودشان را ایمن می کنند. مثل ساختمان علاالدین که کسانی که در این ساختمان فعالیت می کنند، به این فکر افتادند و الان ساختمان علاالدین یکی از ایمن ترین ساختمان های شهر است!

 

به عنوان یک ورزشکار چه کاری در شورای شهر کردید؟
من را مردم تهران به عنوان هادی ساعی ورزشکار می شناسند اما اگر ۱۰ سال پیش من را با لباس ورزش در شهر می دیدند، تعجب می کردند، چون فرهنگ ورزش کردن در شهر آنقدر بالا نبود. برای همین ورزش همگانی را سیاست اصلی تهران گذاشتیم. چون در همه شهرها شهرداری ورزش قهرمانی در اولویت نیست و ما برای همین فضاهای ورزشی زیادی را ایجاد کردیم و امروز ورزشگاه های شهرداری خیلی بیشتر از مجموعه های وزارت ورزش است و تعرفه آن هم نصف تعرفه دولت است و مردم نصف پول وزارت ورزش را می پردازند. حتی در پارک ها مربیان ورزشی گذاشتیم و مصوب شده.

 

رقابت شما در انتخابات را می شود با مبارزه در شیاپ چانگ مقایسه کرد؟
مبارزه که من خودم از هشت سالگی در حال رقابت هستم. در دوران ملی و دانشگاه رقابت کردم و حالا هم در شورای شهر سعی می کنم که این حس رقابت وجود داشته باشد والبته سالم باشد. البته این رقابت در شورا اصلا با ورزش قابل مقایسه نیست. چون در ورزش روح جوانمردی و پهلوانی وجود دارد اما متاسفانه در سیاست این حس وجود ندارد و رقابت های سیاسیون اصلا رقابت های سالم  و جوانمردانه ای نیست! در همین حادثه پلاسکو دیدید که یک جوری رفتار کردند که انگار ورزشکاران پلاسکو را آتش زده اند! ولی واقعا کاری نیست در شورای شهر که بقیه بلد باشند اما ورزشکاران ما در این شورا بلد نباشند.

 

پس چرا می گویند ورزشکاران تخصص ندارند؟
الان ۳۱ نفر در شورای شهر هستیم اما فقط پنج شش نفر تخصص شان شهرسازی و معماری و مرتبط است اما کل شهر تهران این نیست که همه مهندس باشند وباید تخصص های دیگر هم باشد.

 

پس چرا اینقدر از ورزشکاران انتقاد می شود؟
چون مردم به ورزشکاران اعتماد دارند و خیلی راحت به آن ها رای می دهند. الان سیاسیون چقدر هزینه می کنند، چقدر جلسه می گذارند اما ورزشکاران این کار را نمی کنند. خودم من نه آنقدر هزینه می کنم و نه جلسه زیادی می گذارم. به مردم هم دروغ نمی گویم اما دوستان دیگر یک قول هایی می دهند و می روند!

 

به غیر از شما و احمد نیامالی که از ابتدا تایید صلاحیت شدید، بقیه ورزشکاران رد صلاحیت شدند اما بعد علیرضا دبیر و حسین رضازاده تایید شدند. علت این اتفاق ها چیست؟
این ها همه بازی های سیاسی است چون فکر می کنند اگر سه ورزشکار بیاید، سه صندلی از صندلی های آن ها در شورا کم می شود! اما ورزشی ها خیلی کارها کردند که آن ها نتوانستند انجام دهند. من خودم دوست دارم که یکی از دوستان بیاید مقایسه کنیم ما چه کار کرده ایم و آن ها چه کار کرده اند!

 

الان شما چقدر برای حضور در انتخابات هزینه کرده اید؟
 من هیچی! نه این که هیچی اما اگر بخواهیم با دیگران مقایسه کنیم، هیچی است! من اصلا اعتقاد ندارم که بیایم چند میلیارد یا چندصد میلیون هزینه کنم که بگویم می خواهم خدمت کنم. چون اگر بخواهم این قدر خرج کنم، می روم در موئسسه خیریه ای که دارم هزینه می کنم. چون اگر زیاد خرج کنم، ظلم بزرگی به محرومان کرده ام. من قدر پول را می دانم چون زحمت کشیده ام. افرادی روزانه به من مراجعه می کنند که لنگ ۲۰۰ هزار یا ۱۰۰هزار یا ۵۰ هزار تومان هستند و من در این شرایط، نمی آیم پولم را خرج کارهای اضافی کنم.

 

حالا با توجه به این شرایط، فکر می کنید شورای شهر یک شورای سیاسی است با فرهنگی اجتماعی؟
متاسفانه در حال حاضر سیاسی است و این به مردم تهران لطمه می زند. متاسفم که عده ای سعی دارند این را القا کنند به مردم که شورای شهر سیاسی است و باید سیاسیون در آن جا حضور داشته باشند. اتفاقا شورای شهر نزدیک ترین نهاد مردمی است. مردم خیلی جاها جرات نمی کنند سمت افراد سیاسی بروند اما حرف دل شان را راحت به ما می زنند. برای این که من هادی ساعی را جزو خانواده خودشان می دانند. با برد من خوشحال شده اند و با باخت من ناراحت. مثلا فردی می آید به من می گوید شما من را نمی شناسی اما من اینقدر شما در تلویزیون دیده ام!( می خندد) واین برای خود من خیلی جالب است. مردم گاهی اوقات آنقدر از موضوعی نارحت هستند اما وقتی مثلا من را می بینند انگار آبی روی آتش ریخته شده و می گویند بیا با هم یک عکس بیاندازیم و بعد مشکل شان را با ما مطرح می کنند. مردم حس می کنند که با سیاسیون فاصله دارند و یک گاردی را مقابل خودشان می بینند اما با ما راحت هستند.

 

شما بچه شاه عبدالعظیم هستید. با مشکلات جنوب شهر تهران آشنا هستید؟
بله. اتفاقا یادم رفت بگویم که ما برای روز جوان هم به یک مراسم در شهر ری رفته بودیم که در این مراسم ها مردم مشکلات شان را با ما مطرح می کنند اما گاهی اوقات مشکلات آنقدر کوچک است که ما ناراحت می شویم که مردم برای چنین مشکلی اینقدر سختی می کشند و می شود آن را در لحظه حل کرد. به شرطی که شما در بین مردم باشی.

 

در جلسات هفتگی تان در شورای شهر چقدر مراجعه کننده دارید؟
این را باید از همکاران یا از بچه هایی که دم در شورا هستند بپرسید که چقدر مراجعه کننده داریم. به من می گویند آقای ساعی چقدر آدم می آید در دفتر شما؟! اولین اسم هایی که به ذهن مردم می رسد بچه های ورزشکار هستند. هادی ساعی را می شناسند. علیرضا دبیر را می شناسند. بالاخره یک عمر با مردم زندگی کرده اند.

 

به قولی با شما خودمانی تر هستند؟
بله. طرف می آید می گوید با فلانی هم دوست هستم اما باید مشکلم را به شما بگویم. مثلا می گویم فلانی بچه محل شماست. می گوید همسایه مان است اما نمی توانم به او بگویم!

 

بیشتر کار می خواهند؟
بالاخره کار هم می خواهند اما بیشتر مراجعات برای مشکلاتی است که مردم با شهرداری دارند و همه جوره هستند. برای همین می گویم شورای شهر مردمی است. طرف می خواهد بچه اش عروسی کند به ما زنگ می زند. می خواهد بچه اش به دانشگاه برود، به ما زنگ می زند. مشکل فوتی دارند یا با سازمان آب و برق و گاز کار دارند، سراغ ما می آیند. برای همین شورای شهر جای سیاسی کاری نیست. من نمی گویم احزاب نباشند اما وقتی کسی رئیس جمهور شد، همه باید به آن احترام بگذاریم. وقتی کسی عضور شورای شهر شد، نباید یارکشی کنیم و ببینیم چه مصوبه ای به نفع حزب مان است. چه چیزی به نفع دولت است و چه چیزی به نفع شهرداری! در دروه قبل که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور بود و آقای قالیباف شهردار، بیشترین لطمه را مردم تهران از تقابل این دو خوردند! من نمی خواهم بگویم چه کسی مقصر بود اما می دانم که مردم مقصر نبودند.

 

به نظر شما پنج میلیون شغل می شود ایجاد کرد؟
نمی خواهم وارد بحث های سیاسی شوم چون آدم سیاسی نیستم. اما هر جایی که به نفع مردم تهران و در حوزه کاری ام باشد، حرف می زنم و هیچ ابایی هم ندارم و از کسی هم نمی ترسم چون زیر بلیت کسی نیستم.

 

کاندیدای مورد علاقه تان چه کسی است؟
حالا اجازه بدهید من اسم نیاورم! چون این اجازه را به خودم نمی دهم که مردم را به سمت و سویی ترغیب کنم. چند دلیل داشته است. چون همین سیاسی ها هستند که می گویند چرا ورزشی ها به شورای شهر آمده اند. چرا وقتی که کاندید می شوید، اولین کسی که یادتان می افتد، ورزشکاران یا هنرمندان هستند. اگر ورزشکاران یا هنرمندان بد هستند، چرا به دروغ اسم آن ها را جزو حامیان خودتان می نویسید؟

 

در آینده دارید که در انتخابات ریاست جمهوری هم کاندیدا شوید؟
من همان طور که گفتم فضای سیاسی را دوست ندارم. اگر دوست داشتم اول می رفتم کاندیدا می شدم برای مجلس و در تهران راحت رای می آوردم. رای گرفتن برای مجلس از شورای شهر راحت تر است! چون در تهران رقابت برای شورای شهر خیلی بیشتر است! برای همین به ریاست جمهوری فکر نکرده ام اما به این فکر کرده ام که در بحث های ورزشی بالاترین جایگاه ها را داشته باشم.

 

شما حقوق تان در شورای شهر زیاد است؟
حقوق من شاید از شهردار ناحیه هم کمتر باشد!

 

اسم شما در پرونده املاک نجومی هم مطرح شد اما بعد از شما در صحن علنی شورا عذرخواهی شد!
این هم جزو همان بداخلاقی های سیاسی بود که گفتم!

 

مثل این که این خانه بخشی از جایزه مدال طلای شما در المپیک ۲۰۰۸ پکن بوده.
اصلا باید همه آن خانه را به من می دادند. قبل از المپیک پکن، آقای قالیباف اعلام کرد که هر کس مدال طلا بگیرد، یک آپارتمان به او کادو می دهیم.  از شانس ما هم فقط من طلا گرفتم و یک برنز هم آقای مراد محمدی در کشتی. اما اصلا من رویم نمی شد که بگویم خانه من را بدهید. بعد خود بچه های شهرداری آمدند گفتند که ما خودمان پی اش را می گیریم. حتی یکی از معاونان آقای قالیباف گفت که آقای قالیباف پزش را داده، چرا نمی خواهی بگیری؟ ولی بعد گفتند که آقای قالیباف گفته نصف پول خانه را ما می دهیم و نصف اش را خود ساعی بپردازد که من گفتم نمی خواهم و گفتم چون قول دادید و در مطبوعات زده اید، باید کل اش  را بدهید اما بعد من را راضی کردند که ۵۰ درصد پول خانه را بدهم. حتی خود آقای قالیباف این موضوع را در صحن علنی مجلس عنوان کرد و گفت: آقای ساعی به خاطر این خانه که ۵۰ درصد آن را خودش پرداخت کرده، دوبار از دست من ناراحت شده و دو بار هم لطمه خورده است.

 

پس املاک نجومی برای شما شد آش نخورده و دهن سوخته!
بله. البته همه فهمیدند که داستان چیست. همان موقع اعلام کرده بودند که ما یک واحد آپارتمان به ساعی دادیم که من گفتم شما همه آبروی من را برده اید و ۵۰ درصد اش را هم که من خودم داده ام. یک بار آن جا ناراحت شدم و یک بار هم سر بحث املاک نجومی که نام من مطرح شد. گفتم بیاید من این خانه را به شما پس بدهم و این ۵۰ درصد من را برگردانید. به گران شدن و ارزان شدن خانه در الان هم کاری ندارم.

 

حالا حضور در شورای شهر برای شما دردسر داشته یا منفعت؟
برای شخص من خیلی دردسر داشته است! من این دفتر کارم را ۱۵ سال است که دارم و در آن تجارت می کنم. الحمد ا… کارم هم ساخت وساز نیست!

 

کارتان چیست؟
کارم کف پوش های ورزشی است و شغلم ربط به تخصص ام دارد. من چندین نمایندگی از کشورهای مختلف دارم. در حال حاضر هم که خیلی از بیزینس های شخصی خودم را هم نمی رسم که انجام دهم و همین که سعی می کنم آسته تر کار کنم تا شبهه ای برای کسی ایجاد نشود. شغلم هم هیچ ربطی به شهرداری ندارد و حتی یک آجر در تهران روی آجر نگذاشته ام و در آمدم هم نسبت به گذشته کمتر شده است.

 

به روستای تان بنه کهل از توابع بستان‌آباد در آذربایجان شرقی هم سر می زنید؟
بله. یک کارهایی هم آنجا می کنم و یک ساختمانی برای اهالی آن روستا دارم می سازم که اگر بگویم شاید جا بخورید!

 

چه ساختمانی؟
یک غسال خانه! آنجا مسجد دارد، مدرسه دارد اما غسال خانه ندارد. هم آنجا و اطراف آنجا مردم مجبور بودند اموات را ربه شهر ببرند یا در خانه بشورند که مشکلاتی را ایجاد کند که امیدوارم برطرف شود.
منبع: روزنامه گل

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا