برای زمان بحران چه کمبودهایی داریم؟
زلزلهای که یکشنبهشب در غرب کشور روی داد و موجب شد تا هموطنان بسیاری را بهخصوص در استان کرمانشاه از دست بدهیم و خسارتهای جبرانناپذیری به خانوادهها وارد شود، یکبار دیگر مسئله مهم زلزله و اقدامات ضروری در مواقع بحرانی را در کانون توجهات قرار داده است.
واقعیت این است که نگرانی از بابت ناایمنبودن کلانشهرهایی مانند تهران بسیار جدی است؛ چراکه متأسفانه مجموعه بارگذاریها و ساخت و سازهایی که در شهر تهران اعم از ساخت و سازهای پروژههای عمرانی و طرحهای توسعه شهری انجام شده یا بارگذاریهایی که بهصورت ساختمان و ابنیه در تهران ساخته شدهاند، مبتنی بر عدمرعایت مقررات ملی ساختمان و همچنین عدمرعایت کامل و جامع مقررات معماری و شهرسازی بوده است.
متأسفانه شهر تهران که ما در آن زندگی میکنیم بیش از ۳۷۰۰هکتار بافت فرسوده تمامعیار دارد. همچنین ۱۴هزار هکتار بافت ناپایدار در پایتخت شناسایی شده است. به موازات این مسائل شاهد این هستیم که تمام شبکههای انتقال نیرو چون گاز، برق، مخابرات و آب بدون رعایت استانداردهای ایمنی و احداث کانالهای تاسیسات شهری و صرفا بهصورت سنتی ایجاد شدهاند و از ایمنی لازم برخوردار نیستند.
در کنار تمام موارد مذکور باید به این مسئله هم توجه شود که اساسا تا ۲دهه قبل مقررات ملی ساختمان در کشور وجود نداشته و ساختمانها و ابنیهای هم که در ۲دهه قبل در شهر تهران احداث شدهاند، شاهد اجرای این مقررات و اعمال آنها نیستند. بعد از آن هم که مقررات ملی ساختمان در کشور ما تصویب و ابلاغ شده بهصورت کامل و جامع رعایت نشده است.
از سوی دیگر بهصورت طبیعی و جغرافیایی شهر تهران دارای گسلهای قابل توجهی است که احتمال بروز زلزله را چند برابر میکند. این در حالی است که به موجب بررسیها و مطالعاتی که توسط شرکتهای مهندس مشاور داخلی و خارجی انجام شده، وقوع زلزله و خسارتهای بسیار در تهران امری قطعی بهنظر میرسد.
همچنین از سوی دیگر میبینیم که در دهههای گذشته جمعیت بسیار و قابل توجهی در کلانشهر تهران و شهرهای اقماری آن سکنی گزیدهاند که همه اینها به ما این پیام را میدهد که چنانچه زلزلهای در مقیاس همین زلزله اخیر غرب کشور در تهران رخ دهد، چند میلیون نفر از جمعیت تهران جان خود را از دست خواهند داد و با توجه به بارگذاریها و فضای کالبدی شهر تهران اساسا حتی امکان امدادرسانی و نجات مصدومان هم بر اثر بروز زلزله وجود نخواهد داشت.
متأسفانه همه این موارد در کنار نبود مدیریت بحرانی که در تراز استانداردهای بینالمللی بتواند در مواقع بحرانی، وظایف محوله خود را انجام دهد، از دیگر کمبودهای پایتخت است. در تهران ظرفیتسازی لازم صورت نپذیرفته است، بهنحوی که هنوز در شهر تهران شاهد مدیریت بحرانی که بتواند حادثه کوچکمقیاسی چون پلاسکو را مدیریت کند، نداریم. این در حالی است که در همان حادثه پلاسکو تمام ظرفیت بحران و حتی ظرفیت نهادهای دیگر بهکار گرفته شد اما کارنامه خوبی ارائه نشد.
به همین دلیل بهنظر میرسد مهمترین ماموریت مدیریت شهری تهران شامل شورای شهر و شهرداری پایتخت در این دوره و نیز وظیفه شهروندان تهرانی و بقیه نهادهای مسئول جدیگرفتن مسئله ایمنی شهر تهران است. ما باید مبتنی بر یک برنامه راهبردی و واقعبینانه، این موضوعات و مسائلی چون رعایت مقررات ملی ساختمان و مقررات شهرسازی و معماری، آموزش شهروندان، ایمن و مقاومسازی بناهای شکل گرفته، احیا و نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده و ایجاد کانالهای تاسیسات شهری و فرهنگ رعایت پیوستهای مطالعاتی را بسیار جدی گرفته و دچار روزمرگی نشویم.
از آنجایی که در مدیریت گذشته به حوزههای نرمافزاری مانند مواردی که ذکر شد اهمیتی داده نشده و همواره بهدنبال ایجاد برخی پروژهها برای دیدهشدن توسط مردم بودهاند، بهنظر میرسد که بایستی هم شورای شهر و هم رسانهها و هم سایر سازمانها و نهادها و هم دیدهبانهای شهری بهصورت توأمان ایمنی شهر را در اولویت اول کارهای خود قرار دهند. برای این مسئله در بازه کوتاهمدت میتوان در بافتهای فرسوده اقداماتی را انجام داد.
متأسفانه در دهههای گذشته برای مشکلات بافتهای فرسوده فقط حرف زده شده و دولتها کاری نکردهاند، اگرچه مدیریت شهری تلاش کرده در قالب بستههای تشویقی عوارض را در این محدودهها دریافت نکند، اما بانکها در حوزه ارائه تسهیلات بلندمدت با نرخ سود پایین میتوانند مؤثر باشند که تاکنون کاری انجام ندادهاند. بهنظر من اساسا باید اعلام شود که چه سیاستی را میخواهیم در نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده درنظر بگیریم که متأسفانه هنوز به این مسئله نرسیدهایم. اما درخصوص کانالهای تاسیسات شهری هم باید این مسئله در اولویت شهرداری تهران باشد.
همه شهرهای دنیا به این سمت رفتهاند و ما نیز باید در شهرداری تهران هرچه سریعتر این کار را انجام دهیم. انتقال شبکههای نیرو به کانالهای تاسیسات شهری میتواند مانع از بروز خسارتهای بسیار در زمان بحران شود. در حوزه رعایت مقررات ملی ساختمان و شهرسازی و معماری هم حداقل باید برای ساختمانهای در دست ساخت بهصورت جدی یک خط قرمز درنظر گرفته شود. مبحث ۲۲مقررات ملی ساختمان هم باید جدی گرفته شده و البته که تقویت حوزه مدیریت بحران و آموزش کارکنان بدنه سازمان مدیریت بحران، افزایش تجهیزات و ایجاد بسترهای لازم برای مدیریت بحران از اهمیت خاص خود برخوردار است.