ماجرای عذرخواهی روحانی از قالیباف/دوئل با احمدی نژاد در انتخابات ۹۶
به گزارش پایگاه خبری شورا آنلاین حسین قربانزاده دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت و مدیر مسئول همشهری که از افراد نزدیک به شهردار تهران است در مصاحبه ای تفصیلی، ناگفته های بسیاری را در خصوص محمد باقر قالیباف بر زبان آورده است که بخش هایی از آن به شرح ذیل است:
*قالیباف بهترین گزینه ریاست جمهوری
ما معتقدیم که آقای قالیباف بهترین گزینه ریاستجمهوری برای سال ۹۲ بود. چون گفتمانی که دوستان ما در جمعیت پیشرفت و عدالت به آن معتقد هستیم این است که تشکیل ساختار نظام اسلامی و تزریق روح دیانت در ساختار سیاست در سال ۵۷ انجام شد یعنی مرحله اثباتی را پشت سر گذاشته ایم. اکنون جمهوری اسلامی که مولود انقلاب اسلامی به اثربخشی نیاز دارد. اما متاسفانه در همه دولت ها کارامدی جمهوری اسلامی لنگ میزد و این لنگ زدن هم به ذات ساختار برنمیگردد. اگر به مبانی جمهوری اسلامی پایبند بودیم حتما به کارآمدی هم میرسیدیم. اتفاقی که میتوانست در سال ۹۲ بیفتد این بود ما معتقد بودیم که نظام برای فردی که فرماندهی در دوران دفاع مقدس را تجربه کرده و مدل مدیریتی موفقی را در ناجا و شهرداری پشت سر گذاشته در واقع سرمایهگذاری کرده است. عملکرد آقای قالیباف گویای این است که هر جا خدمت می کرده توانسته کارنامه مثبتی را از خود به جا بگذارد. در این دوره هم اگر آقای قالیباف برای ورود به انتخابات اعلام آمادگی کند حتما گزینه حزب خواهد بود.
*کنایه به روحانی و احمدی نژاد
همچنین آن برنامه طنز «دکتر سلام» و سخنرانی قالیباف در آنجا هم به معنای آمادگی برای حضور در رقابت انتخاباتی نیست. اقتضای آن جلسه، مزاح و طنز این بود ما باید آستانه تحمل مان را بالا ببریم. البته طبیعتا چون آقایان قالیباف و روحانی یکدوره با هم رقابت کردهاند همه ذهنها مستعد این است که اگر قالیباف درباره قفل و کلید صحبت میکند، این قرینه قوی بر اظهار آمادگی برای رقابت در انتخابات ۹۶ است. چون هیچ نامزدی یکسال مانده به انتخابات ریاستجمهوری، هیچوقت خود را معرض آسیب و تخریب علنی قرار نمی دهد. آن هم برای کسی که شهردار تهران است و در معرض تخریب است و آن هم با شورای شهری که دو طیف سیاسی مخالف هم در آن حضور دارند. بنابراین تحلیل دقیقتر این است که آقای قالیباف مزاح و طنزی درباره اداره کشور مطرح کردند ابتدا درباره خود و بعد درباره روسای جمهور قبلی و فعلی. ایشان در قالب اقتضائات آن جلسه طنز گفتند که بعضی از مسئولین اگر کمتر کار کنند، بهتر نتیجه میگیرند و در اینجا اشاره به عملکرد خودشان داشتند و بعد تعریضی در مورد دولت احمدینژاد بود که بعضیها اگر در خانه بنشیند، مملکت بهتر اداره میشود و تعریضی هم به دولت فعلی درباره وعده روحانی برای حل مشکلات مردم بود که این قفل کی باز خواهد شد.
*حمله گاز انبری و عذرخواهی روحانی از قالیباف
کسی که خودش دبیر عالی شورای امنیت ملی بود و شخصیتی که در تصمیمگیری کلان نظامی-امنیتی دخیل بوده و در دوره جنگ نقش مهمی داشته مگر میشود که در اتفاقات سال ۷۸ و بعد از آن نقش نداشته باشد. اتفاقی که افتاد این بود که آقای قالیباف شروع کننده بحث بود اما صادقانه و با نجابت حرف زد و آقای روحانی از این صداقت و نجابت حداکثر بهره کافی را برد. آقای قالیباف از یک واقعیتی پرده برداشت. ممکن است شما ایراد بگیرد که بهتر بود آقای قالیباف این واقعیت را آنجا مطرح نمیکرد. اما در اینکه این یک واقعیت بود تردیدی نیست. همانطوری که بعد از ان جلسه مناظره، آقای روحانی در جلسهای اشاره میکنند که این موردی که من گفتم شما از من نرنجید و چون شما مطرح کردید من پاسخ دادم. آقای قالیباف هم پاسخ میدهند که من این اتفاق را قبول دارم ولی به آن بخش غیرصادقانه هم ایراد دارم. بالاخره آقای روحانی مسئولیت تصمیمی که خودشان گرفته بودند را به دلیل موج سواری اصلاحطلبانه برعهده رقیب گذاشتند در حالی که خودشان دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسوول جلسه مذکور بودند. ما معتقدیم معنویت و اخلاق بر رقابت انتخاباتی مقدم است. بالاخره ما معتقدیم نمیشود برای پیروزی در رقابت و رسیدن به قدرت، اصول خود را زیرپا بگذاریم. اگر قالیباف آنجا اصول خود را زیرپا میگذاشت بالاخره جرئیات آن جلسه و یا مواضع آقای روحانی در واقعه مذکور رو میشد. مثلا سخنرانی اصلی سال ۷۸ بر عهده آقای روحانی بود و جملات تند ایشان در مطبوعات آن دوره آمده که گفته بود که این دانشجویان را باید اعدام کنند. اگر جزئیات گفته میشد فضا تغییر میکرد اما قالیباف آنجا بحث را متوقف کرد. یا مثلا در تاکتیک تبلیغاتی برچسب سرهنگ به آقای قالیباف زدن هم به همین ترتیب. بالاخره سوابق امنیتی و نظامی آقای روحانی که بر کسی پوشیده نیست.
*انتقاد از احمدی نژاد
آقای قالیباف بیشترین نقدها را به دولت احمدینژاد داشته است. امکان ندارد ما نقدهای او را در شهرداری به دولت نهم و دهم فراموش کنیم یا نقدهای او در سال ۸۴ به احمدینژاد فراموش شود. آن زمان که هیچ کدام از اصولگرایان حاضر نبودند کلمهای از نقد درباره احمدینژاد را منتشر کنند قالیباف بیشترین نقدها را یکماه بعد از شروع دولت نهم به احمدینژاد داشت. به دلیل عملکرد آقای احمدینژاد و شکافی که بین احمدینژاد و اصولگرایان در جریان یازده روز خانهنشینی او ایجاد شده، خیلی از اصولگرایان به احمدینژاد اقبالی نشان نمیدهند. برای همین، تحلیل من این است که در یکسال آینده او بیشترین نزاع و تراش سیاسی را به دولت روحانی وارد میکند و بیشترین مشکل دولت هم با احمدینژاد خواهد بود. اقبال افرادی که در این دوره بویژه در حوزه اقتصاد و معیشت(در شهرستاها) دچار بحران شدند، به احمدینژاد بیشتر است و ترجمان زبان آنها هم به زبان احمدینژاد نزدیکتر است. البته دولت هم در این حوزه منفعل عملکرده، برای همین بیشترین دردسر را خواهد داشت و چنانکه مشهور است آقای روحانی بیشتر در نقش رییس ستاد رقیب عمل کرده است!
*قالیباف در یک نگاه
او ذیل اردوگاه اصولگرایی تعریف می شود. ولی اصولگرایی با قرائت اصیل و نه تحریف شده. همان اصولگرایی که ششم شهریور سال ۸۵ مختصات آن را رهبری تبیین فرمودند. ایشان تفاوت با اصولگرایی مصطلح تفاوت دیدگاه دارد. قالیباف معتقد است که کشور را نمیشود با حنجره اداره کرد. انقلابیگری لزوما ماجراجویی نیست و کارنامه و عمل افراد است که کارآیی افراد را مشخص میکند. این موارد تفاوت او را با برخی از نحله های مدعی اصولگرایی مشخص میکند. گفتمان آقای قالیباف کاملا شفاف و مخص است. قالیباف معتقد است که ما نیاز برای جمهوری اسلامی به حوزه اثباتی نداریم و نیاز به عمل دارید با عقل و خرد و تدبیر. او معتقد است به دلیل سوء مدیریت در کشور دچار مشکل شویم و این به ساختار حاکمیت ربطی ندارد بلکه به کارنامه افراد برمیگردد. آقای قالیباف از افراد متعددی مشاوره میگیرند و این تصور اشتباهی است که عدهای فکر میکنند دوستان قدیم قالیباف از کنارش رفتهاند. این برداشت اشتباه درباره جمعیت هم اتفاق افتاد که مثلا آقای طلایی از قالیباف فاصله گرفته است. درحالیکه آقای طلایی جز مشاوران امین قالیباف است. بنابراین تقسیم به دانشگاهی-سرادر تقسیمبندی ازاساس اشتباه است و محدود کردن مشاوران قالیباف هم به چند نفر درست نیست.
*قالیباف و انتخابات ۹۶
شاید آقای قالیباف بهخاطر تنازعات درون اصولگرایی نخواهد وارد عرصه رقابت بشود. اما ایشان به عنوان بک رجل سیاسی و کسی که دو دوره کاندیدای ریاسجمهوری بوده حتما اوضاع و شرایط را ارزیابی خواهد کرد. خیلیها معتقدند که قالیباف باید کاندیدا بشود. من بهعنوان دبیرکل جمعیت مدل مطلوب مدیریتی ایشان را برای اداره کشور مناسب میدانم. ولی اقتضائات موجود در جامعه تعیین کننده ست و حضور ایشان به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما باز تکرار و تاکید میکنم که خود وی به این سوال پاسخ خواهد داد. اما ما معتقد هستیم او بهترین گزینه برای اداره کشور است.
منبع:هفته نامه صدا