مدیریت شهری

رویکرد انسان محوری در شهرها در جهت شناخت بهتر و عمیق تر مسائل شهری

/مقتدا حبیبی کارشناس حوزه مدیریت شهری/

عام ترین تعریفی که از شهر ارائه شده، این است که آن را مکان اسکان گروهی انسان‌ها و محل فعالیت‌های آن‌ها می‌دانند. برطبق نظر این عده، شهر تنها ساختمان نیست، بلکه مکان انسان‌ها، گروه‌ها، سازمان‌های اجتماعی، طبقات، خانواده‌ها و … است. در بیشتر تعاریف، مفهوم شهر با توجه به سه جنبه اساسی مطرح می‌شود:
– گروه‌ها و طبقاتی که در شهر زندگی می‌کنند.
– سابقه و قدمت شهر که معرف تمدن انسانی است.
– شیوه سکونت که برگرفته از فرهنگ شهروندان است.

شهر ها مکان کنش­ های اجتماعی در ابعاد مختلف برای گروه های اجتماعی است. و انسان به تشکیل روابط انسانی و اجتماعی به شکل متقابل می پردازند. از نظر اجتماعی شهرها مکانهای مناسبی برای شکل گیری نهادهای اجتماعی، اعتلای ارزشهای فرهنگی، گسترش و تحکیم روابط و مناسبات اجتماعی و پاسداری ارزش های انسانی وهویت های ملی و محلی هستند. لذا هویت در محیط های شهری به یکی از بحث انگیزترین موضوعات عصر حاضر تبدیل شده است، تا جایی که امروز هرکس به طریقی خودآگاهانه یا ناخودآگاهانه در چنگال نگرانی فقدان هویت اسیر است.

عدم وجود هویت، ناهماهنگی و یکنواختی که امروزه بر فضای شهرها است و به صورت روزافزونی در حال گسترش است، نه تنها سیمای نامطلوب و محیطی نامأنوس را برای ساکنین ایجاد نموده، بلکه تمامی ابعاد زندگی اجتماعی زیست محیطی را در جوامع شهری تحت الشعاع خود قرارداده است. این چنین به نظر می رسد فضاهای عمومی کلانشهرها امروز پاسخ گوی نیازهای ساکنان خود نیستند. لذا با وجود حضور فیزیکی در محیط های گوناگون شهری و معماری، با این فضاها ارتباط برقرار نمی کند چرا که این فضاها به جای آنکه برای انسان طراحی شده باشد برای او پوتین و بر اساس مقیاس و نیاز ماشین ساخته و پرداخته شده اند.

در کنار این ضعف های مرتبط با شرایط فیزیکی از طرف دیگر، به تبع کم رنگ شدن حضور انسان در فضاهای شهری، هویت اجتماعی نیز کمرنگ شده است؛ چرا که عرصه های عمومی در شهرها در صورتی که از کیفیت های لازم برخوردار باشد، فرصت مناسبی برای برقراری تعاملات اجتماعی میان شهروندان یک شهر است. در واقع مساله هویت شهری و انسان محوری یکی از پیچیده ترین و بحث انگیزترین مباحث نظری در مدیریت شهر است. لذا نیازمندیم که هویت گذشته و امروزین این دو را باز شناسیم و آن را تعریف نماییم. امروزه هویت شهری، هم چون حلقه ای گم شده است و شهرها نه بر پایه هویت اصیل خود، بلکه بر پایه تقلیدهای بدون اندیشه از مظاهر غربی و الگوهای مدرن بدون توجه به الگوهای بومی در حال شکل گیری و گسترش اند.

هویت شهر حالتی از اندیشه، انسجامی از عادات و سنن و عواطف و افکار و رفتارهای سازمان یافته ساکنان شهر است که به عنوان جز لاینفک عادات زندگی شهری به فرهنگ شهری منتقل شده اند. هویت شهر ذهنیت و استنباط ساکنان شهر از زبان خاص و محسوسات و ادراکات شهر است. معنایی است که مردم به محیط انتزاعی شهر می دهند و از آن می گیرند. هویت شهر مفهومی است استعاره ای برای توصیف کیستی و چیستی ذات و عرض نظام های پدیده شهر.

هویت شهر از بعد انسانی، ظرفیت های شهر برای نشان و نمایش دادن شایستگی های انسانی در محیط شهری است. هویت شهر واقعیت جاری آن است، اما حقیقت محتوم آن نیست، پتانسیلی قابل اندازه گیری، احراز، ارزیابی و مقایسه است که هرگونه تحول مثبت در آن مستلزم اصلاح محیط اجتماعی شهر است. رشد نظام اجتماعی باعث ارتقاء محیط کالبدی شهر خواهد بود. دوران مدرنیزاسیون را می توان به عنوان سرآغاز گسست و کمرنگ شدن توجه به ابعاد هویتی شهرها و زندگی اجتماعی شهری در نظر گرفت. شیفتگی به مظاهر غیر بومی به فراموشی سپردن مظاهر اصیل بومی انجامیده است.

در واقع فقدان آشنایی لازم و نیز فقدان اهمیت به ضرورت وجود الگوهای بومی از این دوره به بعد باعث شده تا در طرحهای توسعه شهری واقعیات بسیاری به فراموشی سپرده شود. آنچه در این عرصه مهم است، شهر انسان محور در مقابل شهر خودرو محور و توجه به نمود غیر فیزیکی انسان است که از ویژگی های اساسی اش می توان به همراهی تمامی ابعاد شهر با آسایش و آرامش انسان اشاره کرد. شهر انسان محور، شهری است که انسانیت در آن جاری است و آزادی و امنیت و زیبایی و خوانایی دارد و شهری که پایه اش با انسانیت و اجتماع انسان هایی که نسبت به حقوق هم دل مشغولی دارند عجین شده است و شرایط را برای حضور تمامی اقشار مختلف مردم فراهم می کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا