به قلم محمد سالاری عضو شورای شهر تهران
سرعت رشد شهرنشینی در ایران چنان سریع بوده است که نظام برنامهریزی و مدیریت سرزمین همواره از آن عقبافتاده و گسترش و رشد مناطق شهری عمدتاً خارج از ضوابط و به شکلی نابهنجار اتفاق افتاده است. هرجومرج در توسعه پایتخت و مجموعههای سکونتگاهی اطراف آن در دهههای گذشته چنان بوده که در بسیاری از موارد لازم نبوده روستائیان برای مهاجرت به شهرها بیایند بلکه این شهرها بودهاند که به سمت آنها مهاجرت کردهاند. از همین رو امروزه شاهد بروز چالشهای جدی در مجموعه شهری تهران شامل تهران و شهرها و سکونتگاههای پیرامونی آن هستیم که اگر اقدامات عاجلی برای ساماندهی آنها انجام نشود بهزودی به بحرانهایی لاینحل در سطح ملی بدل خواهند شد، کما اینکه همین حالا هم ابعاد بحرانی به خود گرفتهاند.
عدم اجرای سیاستهای کلی آمایش سرزمین در طول سالیان متمادی گذشته موجب شده در بازه زمانی سالهای ۴۵ تا ۹۵ جمعیت شهر تهران ۳ برابر و جمعیت پیرامون آن ۵ برابر شود. بیش از ۱۷ درصد جمعیت کشور در یک درصد مساحت کشور متمرکزشدهاند. بنابراین سرریز و انباشت جمعیتی موجب شده تراکم جمعیت به بیش از ۹۶۰ نفر در استان تهران برسد که در قیاس با تراکم ۴۹ نفری کشور در کیلومترمربع، شکافهای عمیق ساختاری توزیع جمعیت در پهنه سرزمینی را نشان میدهد. مطالعات متعدد و بررسیهای کارشناسی سالها است که هشدار دادهاند بارگذاریهای جمعیتی در پهنه استان تهران و البرز از ظرفیت اکولوژیکی آن فراتر رفته و اگر روند این بارگذاریها متوقف و حتی معکوس نشود، خطرات جدی زیستمحیطی و همچنین عدم تأمین زیرساختهای اساسی، زندگی میلیونها ایرانی را تهدید خواهد کرد. بهعنوان نمونه باید به وضعیت آب استان اشاره کرد که همین حالا هم با مصرف روزانه حدود ۴.۸ میلیون مترمکعب دچار تنش آبی شدید است و بر اساس برآوردها اگر در ۱۳ هزار هکتار زمین قابل ساخت باقیمانده بازهم ساختوساز به همین شکل تداوم یابد مصرف آب به ۵.۹ میلیون مترمکعب در روز افزایش خواهد یافت؛ درحالیکه بنا بر برآورد وزارت نیرو و سازمان آب منطقهای امکان تأمین ۲۰ درصد آب اضافی برای این محدوده سرزمینی وجود ندارد.
شدت بهرهبرداری از منابع طبیعی استان تهران به علت هجوم جمعیتی آنچنان بوده است که سفرههای آب زیرزمینی، پوشش گیاهی و جانوری و ذخیرهگاههای طبیعی استان به طرز وحشتناکی مستهلک شدهاند و فرونشست زمین در دشت تهران به ۳۶ سانتیمتر در سال رسیده که ۹۰ برابر خط قرمز فرونشست زمین در اتحادیه اروپا است. همچنین به دلیل تراکم شدید جمعیتی و البته عدم رعایت استانداردهای ساختوساز در صورت بروز حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله فجایع بشری در تهران رقم میخورد که در تاریخ بیسابقه خواهد بود.
کیفیت زندگی هم در استان تهران بهشدت افت کرده بهطوریکه تنها در بعد کالبدی این استان دارای ۴ میلیون و پانصد هزار نفر بد مسکن است که از این تعداد دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در بافت فرسوده زندگی میکنند و دو میلیون ۳۰۰ هزار نفر هم حاشیهنشین هستند. ناگفته پیدا است این حجم از حاشیهنشینی و فرسودگی کالبدی چه عواقب خطرناک اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به دنبال خواهد داشت.
روزانه یکمیلیون و دویست و پنجاههزار نفر با ۵۳۰ هزار دستگاه وسیله نقلیه از شهرهای اطراف به تهران وارد و از آن خارج میشوند و حجم زیادی از ترافیک، آلودگی و هزینه حملونقل و انرژی را به محیطزیست و اقتصاد تحمیل میکنند و اینهمه بدان خاطر است که زیرساختهای حملونقلی استان چه ازنظر کمی و چه ازنظر کیفی پاسخگوی این حجم از رفتوآمد نیست.
تخریب منابع طبیعی و تبدیل زمینهای کشاورزی و حاصلخیز به انواع شهرکها و رشد پهنههای سکونتگاهی در اراضی باغی موجود، رشد پهنههای صنعتی در اراضی زراعی و تبدیل اراضی زراعی به بایر و تداخلات حریم شهر تهران با شهرستانهای مجاور، افزایش آسیبهای اجتماعی بهویژه اعتیاد، طلاق، کودکان کار، سرقت، خشونت و …، آلودگی شدید منابع آب، خاک، هوا و صوت و تبعات پرمخاطره این شرایط در سلامت ساکنان و ایجاد انواع بیماریها (افزایش سرطان و …)، فقدان هویت شهری در اکثر قریب بهاتفاق شهرهای استان و شهر تهران، فرسودگی شدید کالبدهای ساختمانی در اکثر شهرهای استان تهران به همراه فرسودگی تأسیسات زیربنایی و خدماتی آنها، کاهش سرانههای خدماتی هفتگانه (بهداشت و درمانی، آموزشی و …) و فضای سبز، جدایی مراکز اشتغال از مراکز سکونت جدید، تمرکز خدمات برتر در تهران و کرج که منجر به جذب بیشتر و شکاف بیشتر میان منطقه شهری تهران با سایر مناطق شهری شده است؛ بیان فهرستوار مشکلاتی است که مدتها است ابعاد بحرانی به خود گرفتهاند و هرکدام بهتنهایی میتوانند زنگ خطر جدی را برای پایتخت کشور به صدا درآورند.
باکمال تأسف باید گفت برآوردهای مطالعات طرح ساماندهی منطقه شهری تهران – کرج نشان میدهد روندهای مخرب مذکور جهتی افزایشی دارند و فیالمثل در افق ۱۴۱۵، افزایش جمعیت منطقه شهری تهران -کرج به ۱۹.۲ میلیون نفر، افزایش جمعیت استان تهران تا ۱۵.۷ میلیون نفر، افزایش جمعیت شاغل در منطقه شهری تهران-کرج تا ۷.۲۴۴ میلیون نفر، افزایش خانوارهای منطقه شهری تهران- کرج به ۷.۳ میلیون خانوار (اضافه شدن ۲.۱ میلیون خانوار جدید به منطقه)، افزایش مصرف آب به میزان ۵۸۹۲ میلیون مترمکعب و افزایش تقسیمات سیاسی و تفرق فضایی- اداری خواهد رسید. این در حالی است که روند رشد جمعیت در مناطق شهری کشور طی سالهای گذشته کاهشی بوده و پیشبینی میشود روند رشد جمعیت طی سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۱۵ با افت مواجه شود اما آهنگ رشد جمعیت درون مجموعه شهری تهران چنانکه گفته شد افزایشی خواهد بود. اگر امروز جلوی روندهای مخرب فعلی گرفته نشود فضای مابین محورهای تهران-کرج و تهران-بوئینزهرا، فضای مابین محورهای تهران-بوئینزهرا و تهران-ساوه و همچنین فضای مابین محورهای تهران- ورامین و تهران-گرمسار بهتدریج به مرکز استقرار سکونتگاههای جدید شهری و صنعتی تبدیل خواهند شد.
بررسیهای کارشناسی نشان میدهد علل رشد بیقواره مجموعه شهری تهران و شکلگیری منازعات حریمی در این مجموعه معلول عواملی همچون عدم وجود یک سیستم مدیریت و نظارت هماهنگ در سراسر کشور، وجود سه متولی رسمی در حوزه توسعه منطقه در هر استان و در سه مقیاس ملی، استانی و محلی (سازمان برنامهوبودجه، وزارت راه و شهرسازی استان و شهرداری شهرها)، تداخل محدودههای مدیریت شهری با مدیریتهای سیاسی و همینطور فقدان تبعیت از طرحهای ملی و منطقهای در طرحهای پاییندست و افت رشد شهری در برخی از محورها، بوده است.
کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر تهران در راستای ایفای نقش خود بهمنظور تحقق مأموریتهای شهرسازی و معماری ازجمله صیانت از حریم شهر تهران در طول دو سال اخیر مجموعهای از جلسات و نشستهای کارشناسی را با صاحبنظران و متولیان تصمیمساز و تصمیم گیر در مجموعه شهری تهران با نگاه راهبردی حل مشکلات سرزمینی ذکرشده برگزار کرده و اخیراً نیز نشستی با حضور تعدادی از اعضا و کارشناسان و نمایندگان شورای شهر تهران، شورای استان تهران، شورای شهرستان تهران، استانداری تهران و سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران، فرمانداران، شهرداران و رؤسای شورای شهرهای استان تهران تشکیل داد. طی این جلسه پس از بحث و گفتگو و رسیدن به یک فهم مشترک در خصوص مشکلات مجموعه شهری تهران و رسیدن به این شناخت که ادامه نحوهی کنونی ارتباط شهر تهران با شهرهای اطراف خود در مجموعه شهری تهران به شکل فعلی به علت عدم یکپارچگی راهبردی، سیاستگذاری، مدیریتی و اجرایی و تداخلات آسیبزای فراوان منجر به هزینههای غیرقابل جبرانی برای همه شهرهای مجموعه شهری تهران میشود، مقرر شد ضمن پیگیری مستمر این جلسات، بهعنوان اولین گام پیگیری احیاء «سند مجموعه شهری تهران» در دستور کار قرار گیرد.
سند مجموعه شهری تهران که اولبار در دولت اصلاحات تهیه شد، اگر به مرحله اجرا درمیآمد میتوانست از بسیاری از آسیبهای فعلی جلوگیری به عمل بیاورد و گام مهمی در جهت تحقق حکمرانی منطقهای باشد اما متأسفانه با اتمام دولت اصلاحات، این سند به فراموشی سپرده شد.
نگارنده این یادداشت معتقد است حالا که معاون اول محترم رئیسجمهور هرچند ماه یکبار جلسه مربوط به ساماندهی پایتخت را در دستور کار خود قرار میدهد و از قرار معلوم یکی از محورهای مهم دستور جلسات مربوط موضوع بررسی سند مجموعه شهری تهران است؛ در این مقطع تاریخی که همنوایی سیاسی مناسبی بین مدیریت شهری تهران، استانداری و نمایندگان تهران در مجلس و دولت تدبیر و امید وجود دارد نسبت به تعیین تکلیف این مهم و انجام رسالت تاریخی احیا سند مجموعه شهری و تحقق حکمرانی منطقهای اقدام نماید.